ابزار وبمستر

مسئولان بی وجدان

سلام دوستان گرامی.

امروز در دفتر کارم در مورد کسانی که با مدارک دانشگاهی بالا به دلیل بیکاری در جامعه  به کارهای دون شان یک دانشگاهی روی می آورند صحبت می کردیم که همکارم گفت:الان در باغم کارگری دارم که فوق لیسانس مشاور خانواده است با معدل  نوزده و خرده از دانشگاه تهران که بنا به گفته خودش در تمام مقاطع تحصیلی معدلی کمتر از هیجده نداشته است.وقتی این  سخن را شنیدم دود از کله ام بلند شد.در کشوری که یک نفر با داشتن  این چنین مدرکی به کارگری روی بیاورد،از این جا پی توان بردن چه آشوب است در این دریا.در عوض عده ای بی سواد با داشتن  مدرک تحصیلی زورکی به علت داشتن کس یا کسانی در قدرت در بهترین مشاغل  جا خوش کرده اند اگر این  فرد بیچاره  هم کسی را داشت الان در یکی از دانشگاهها مشغول تدریس بود و با بهترین ماشین رفت و آمد می کرد.حال سوال اینجاست که بعد گذشت سی و چهار سال از عمر این نظام مردمی تا کی با ید شاهد چنین  مسائل درد آوری باشیم آخر چرا حاکمان و بر نامه ریزان  نسبت به این  مسائل  حساسیت نشان نمی دهند. این بود پیام خون شهیدان گلگون کفن ؟شاید  صاحبان قدرت پیش خود فکر می کنند که دیگر از مردم کاری ساخته نیست و هیچ کاری نمی توانند بکنند چون الان  ما قدرت ثروت و سلاح  و سپاه داریم و اگر مردم جم خوردند  سوراخ سوراخشان می کنیم.اما غافل از این که خداوند با یک پشه فلج  دودمان نمرودیان را بر باد داد. کسانی که نه از قدرت مردم می ترسند و نه از انتقام  الهی واهمه دارند،و خیال می کنند برای همیشه در آن بالا نشسته و به ریش مردم خواهند خندید،مژده می دهم که استخوانشان سختتر خواهد شکست و به مسئولان توصیه می کنم که  از انتقام خداوند بترسید  و به مردم ظلم نکنید.وقتی پای صحبت آقان می نشینی از زمین و زمان خبر می دهند و به لقمان حکمت یاد می دهند اما در عمل حتی یک گام عملی به سود مردم بر نمی دارند.امام علی بن ابی طالب در این باره می فرمایند{الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر}دعوت کننده بی عمل چون تیر انداز بدون کمان است.از خداوند منان برای مردم فرج و برای مسئو لان وجدان می طلبم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 8 ارديبهشت 1393برچسب:, | 18:25 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |